loading...
دو کبوتر....
همراه همیشگی بازدید : 2 شنبه 05 مرداد 1392 نظرات (0)

 


روی دیوار دلم
چه کسی بود نوشت
پارک کردن ممنوع!
من دلی دارم اندازه دریا جاری
نفسی دارم چون برگ گل یاس سپید
درد دل وابکن و پیش بیا
که درون دل من مهر تورم دارد
کنج دیوار دلم
دکه ای دارد دل
مملو از روزنه ایمان است
و
پر از عطر اقاقی هاییست
که تو
از کلبه سرسبز بهارم چیدی
در هوای دل من
بوی عطر، مریم، و، زنبق، و یاس 
پیچیده
روبرو کلبه قلبم پیداست

درد دل وابکنی
قفل دل بگشایی
نفسی از ته دل چاق کنی
کوله بار سفری برداری
وبیایی برویم

برویم تا ته با هم بودن

تا خدا 

تا بهشت

تو بگو...

با من می آیی؟


همراه همیشگی بازدید : 3 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (0)

 


دعایت می کنم من در میان ربنای سبز دستانم


دعایم کن سر سجاده سبزت،میان بغض چشمانت


گمانم هم دعای من بگیرد هم دعای تو


دعایم کن...

همراه همیشگی بازدید : 2 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (0)

 

خداوندا !
تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم,
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزو ها را,
مبادا گم کنم اهداف زیبا را,
دلم بین امید و نا امیدی میزند پرسه,
می کند فریاد
مرا تنها تو نگذاری خداوندا...

همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

              
مثل رود سرشارید
           
                  دلتان دریاست میدانم

                               پر از احساس بارانید 
       
                                           و این زیباست میدانم

                                                           دعا کنید برای راه

برای نگفتن مکرر آه 

که قلبتان                                        
 
چشمه ی 

جوشان              

خوبی هاست                   

 میدانم                                    
 
   
                
 
همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

پر باز میکنیم...

پرواز میکنیم تا اوج...

تا عشق...

تا خدا...

 

میدانم که میرسیم..

در طالع مان نیک بختی همراهی عارفانه است...

خدا با ماست...باکی نیست...

پیش به سوی مقصد..

 


همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

 خدا رو صد هزار بار شکر بخاطر داشتن مهربان ترین همراه دنیا ...

 

خدایا شکرت که با همه کاستی هام ... باز هم منو دیدی و  پرنده مهربان  رو سر راهم قرار دادی

،  بهترین و پاک ترین همراه دو عالم رو...

تا با هم به سمتت پرواز کنیم...

 

 

خدایا هزارها هزار بار شکرت...

همراه همیشگی بازدید : 3 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

 

ز هر حرفی كه كردی نكته پرداز / به نام ایزد بیچون كن آغاز

به نام آنكه ما را زندگی داد / وزآن پس مژده پایندگی داد
 
خداوندا به عشقم زندگی ده  / به فرقم تاج عزّ بندگی ده
 
پر از شهد شهادت كن دهانم / و زآن جلاّب كن شیرین زبانم
 
خرد بخشید تا او را بدانیم  / ز گرد غیر او دامن فشانیم
 
چراغم را به نور خود برافروز 
شبم را زآفتاب خویش كن رو
همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)
خدایا!

چه لذت بخش است گذر نسیم یاد تو بر دلها و چه زیباست پرواز پرنده خاطره تو بر قلبها

  چه شیرین است پیمودن اندیشه در جاده ی غیب ها بسوی تو

چه روح می بخشد گام زدن در مسیر عرفان تو و چه جان می دهد ایمان به غیب تو.

خدای من! محبوب من! چه خوش است طعم عشق تو.

چه شوق آفرین است نگاه عاشقانه تو.

چه تکان دهنده است توجه مهرآمیز تو.
 

چه شیرین است زندگی در کنار تو و در زیر سایه لطف تو.

چه لذت بخش است گرمای دست نوازش تو.


خدای من!

چه آرامش هیجان انگیزی می بخشد نگریستن به چشمهای تو.

چه بی قراری آرامی است بر در خانه ی محبت تو.

محبوبم!

نه تنها از خویش مران که در کنارم گیر و دامنت را پناه جاودانه من ساز.

مرا از نزدیکترین عارفان و شایسته ترین بندگان و راستگوترین معلمان و خالص ترین 
عبادت کنندگان و مخلص ترین روی به تو آورندگانت قرار ده.

ای خلاق بزرگیها و ای آفریننده عظمت ها! و ای در وجود آورنده ی رتبه های بلند!

ای عظیم! ای جلیل! ای بخشنده کرم و ای کرامت محض! ای دست گیرنده و به مقصد رساننده!

تو را سوگند به رحمت و نعمت بی منتهایت که اجابت کن!

ای مهربانتر بخشندگان!
همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

پروردگارا... کمکمان کن که  بتوانیم پنچره ی دلمان را روبه حقیقت بگشایم

>خدایا... یاریمان کن که مرغ خسته دلمان را که دیری است دراین قفس زندانی است، درآسمان آبی عشق تو پرواز دهیم...

>خدایا... یاریمان کن که شوق پرواز را همیشه درخود زنده نگهداریم... 

>تو خود می دانی که بدترین درد برای یک انسان دور ماندن از حقیقت خویشتن  و رهاشدن در گرداب فراموشی وسردرگمی است...

پس تو ای کردگار بی همتا ما را یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببریم تابتوانیم روز به روز به تو که سر چشمه تمام حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر شویم...

>خدایا... همیشه گفته ایم که تو مونس تنهایی ما هستی...

>پس هیچ گاه تنهایمان نگذار...

همراه همیشگی بازدید : 4 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

صدایی می‌شنیدم 
چه گرم و مهربان بود 
صدای آشنایی 
كه با من همزبان بود 
صدا، آرام می‌گفت: 

ببین بر چهره‌ی گل 
نسیم سرخ لبخند 
به دامان سپیده 
صفا و شادمانی 
به گلبرگ شقایق 
نشان مهربانی 
ببین پروانه‌ها را 
چه زیبا پر كشیدند! 
چه آرام و سبك بال 
ز روی گل پریدند 

سرود زندگانی 

سرود عشق، سر كن 

چو در نور سپیده 
نمودم شست و شویی 
به آب پاك و روشن 
گرفتم من وضویی 
به قلب كوچك من 
گل امید وا شد 
تمام خانه‌ی ما 
پر از یاد خدا شد

همراه همیشگی بازدید : 3 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

برايت يك بغل گندم ، دلي خشنود از مردم

برايت يك سبد مريم ، كه مست از مي شوي هر دم

برایت قدرت آرش ، که دشمن را زنی آتش

برايت سفره اي ساده ، حلال و پاك و آماده

برايت يك غزل احساس ، دوبيتي هاي عطر ياس

برايت هرچه خوبي هست ، صميمانه دعا كردم

همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

باز باران

باز بهانه...

می سرایم از نشانه...

میروم در زیر باران

دست قلبم سوی ایمان

می روم در اسمان ها

می نویسم از دعا ها

گنده ای چند ساله هستم !

در پی خوشبختی هستم

خوشبختی هست نشانه

این نشانه چون فسانه

این فسانه راست باشد

عشق محبوب راست باشد

محبوبم هست یگانه

حال بخواند این ترانه

نیست در قلبم چو ایشان

این خدا و این دل و جان...


همراه همیشگی بازدید : 5 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
همراه همیشگی بازدید : 3 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

گنبد طلای تو آشفته می کنه

دل یاد حاجت ناگفته می کنه

من رو سیاهم و همین تو را آزرده می کنه

صحن و سرای تو بی تاب می کنه

چون دلبری که دلباختشو بی خواب می کنه

مهرت به قلب من از بچگی نشست

یاد تو می کنم هر وقت دلم شکست

پر می کشه دلم با کفترای تو

هستیمو زندگیم ..

مولا فدای تو

گنبد طلای تو

دیوونه میکنه

دل یاد کعبه شش گوشه میکنه

من از تو یا رضا

تو از خدا رضا

میمیره قلب من .. از تو جدا رضا


هم دل خود تویی .. هم دلبری رضا

دل هدیه میکنی .. دل میبری رضا

با یک نظر فقط .. اعجاز میکنی

حتی جهنمو دلباز میکنی

گنبد طلای تو .. دیوونه میکنه

 

دل یاد کعبه شش گوشه میکنه

 

همراه همیشگی بازدید : 2 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

ساقی بیا که از مدد بخت کار ساز / کامی که خواستم ز خدا شد میسرم

نامم ز کارخانه عشاق محو باد / گر جز محبت تو بود شغل دیگرم

شبل الاسد به صید دلم حمله کرد و من / گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرملبخند

شعرم به یمن مدح تو صد ملک دل گشاد / گویی که تیغ توست زبان سخنورم

همراه همیشگی بازدید : 3 سه شنبه 01 مرداد 1392 نظرات (0)

 

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود / هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود ...

آن چنان مهر توام در دل و جان جاى گرفت / كه اگر سر برود از دل و از جان نرود...

هر چه جز بار غمت بر دل مسكين منست/ برود از دل من وز دل من آن نرود

گر رود از پى خوبان دل من معذورست/ درد دارد چه كند كز پى درمان نرود...

هر كه خواهد كه چون من نشود سرگردان / دل به خوبان ندهد وز پى ايشان نرود!!!!!

همراه همیشگی بازدید : 4 سه شنبه 01 مرداد 1392 نظرات (0)

کبوتری بودم که علم پرواز را نمی دانستم ولی در کنار کبوترهایی زندگی می کردم که دائم در حال پرواز بودند و به آسمان می رفتند؛ وقتی به پرواز آنها نگاه می کردم دل تنگ می شدم و به خدا می گفتم:

·        خدایا؛ ای کاش من هم مانند این کبوتران علم پرواز داشتم و به اوج می رفتم.!

پرواز نمی کردم اما از پرواز دیگران لذت می بردم؛ آنها به سوی آسمان و بالاتر از ابرها می رفتند و همه جا را از بالا مشاهده می کردند و دیدن این مناظر برایم زیبا و مسرت بخش بود زیرا حس پرواز را در وجود من  بیدار می کرد و مرا به رویای شیرین پرواز می کشاند.

مدتی گذشت تا روزی با یک پرنده، که پرواز را به خوبی می دانست آشنا شدم؛ او بسیار زیبا و مهربان بود؛ پرنده ای دوست داشتنی که وقتی متوجه علاقه ی من شد تصمیم گرفت مشکل مرا حل کند تا بتوانم پرواز کنم و به آرزوی دیرین خود برسم.

با شوق وصف ناپذیری به سویش شتافتم و دعوتش را پذیرفتم؛ سپس در کمال آرامش گفتم:

-            من علم پرواز نمی دانم و نمی توانم پرواز کنم؛ آیا می توانی کمکم کنی و به من پرواز بیاموزی؟

لبخندی زد و جواب داد:

-            به آسمان فکر کن و خودت را از زمین جدا کن و از درون، عاشق پرواز شو که جز این راهی نیست!

از حرفهای پرنده ی مهربان خیلی خوشحال شدم و مشتاقانه خودم را از زمین جدا کردم؛ ابتدا سخت بود و سنگینی اندامم تعادلم را به هم می زد اما رفته رفته با کمک پرنده مهربان پرواز را آموختم و توانستم با عشق به واقعیت پرواز برسم؛

حال مدتهاست که پرواز می کنم و در آسمان وزن جسمم را احساس نمی کنم؛ البته در آسمان باد و طوفان هم هست اما دچار طوفان شدن هم عالمی دارد که فقط آنکه پرواز می کند می داند و بس.

 

  الهی؛ شکرت که مرا از زمین جدا ساختی و لذت پرواز را نشانم دادی و پرنده ی مهربان را بر سر راهم قرار دادی.

       الهی؛ کمکم کن که به زمین نیافتم و به شوق وصل تو پرواز کنم.

همراه همیشگی بازدید : 3 سه شنبه 01 مرداد 1392 نظرات (0)

 

عاقبت یک روز مغرب، محو تماشای مشرق میشود

                                      عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود


شرط میبندم زمانی که نه زود است و نه دیر

                                      مهربانی حاکم کل دنیا میشود

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    --

    آمار سایت
  • کل مطالب : 97
  • کل نظرات : 39
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 82
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 3,617
  • کدهای اختصاصی