صدایی میشنیدم
چه گرم و مهربان بود
صدای آشنایی
كه با من همزبان بود
صدا، آرام میگفت:
ببین بر چهرهی گل
نسیم سرخ لبخند
به دامان سپیده
صفا و شادمانی
به گلبرگ شقایق
نشان مهربانی
ببین پروانهها را
چه زیبا پر كشیدند!
چه آرام و سبك بال
ز روی گل پریدند
سرود زندگانی
سرود عشق، سر كن
چو در نور سپیده
نمودم شست و شویی
به آب پاك و روشن
گرفتم من وضویی
به قلب كوچك من
گل امید وا شد
تمام خانهی ما
پر از یاد خدا شد